محیصا و 8 ماهگی
سلام قند عسلم ،فقط و فقط اومدم که بهت بگم عاشقتم و یه دنیا دوست دارم
عزیز دل مامان ،شما روز به روز عزیزتر و دوست داشتنی تر میشی و حسابی با شیرین کاریهات دلمونو به همه چیز گرم میکنی
دخمل نازنین مامان و بابا تو این ماه ،خیلی خیلی پیشرفت داشت و خستگی ما رو دراورد ،عزیزم شما تو این ماه به تنهایی نشستی و اولین مرواریدای خوشگلت تو 7 ماه و 20 روزگی به فاصله 2 روز در اومدن و شروع کردی به حرف زدن و شیرین زبونی و تو تین زمینه خیلی خیلی ماهری و خوب میدونی که چجوری دل همه مارو ببری عشقم،دخمل زرنگم تو آخر این ماه شروع کرد به چهار دست و پا رفتن که خیلی خیلی مامانشو ذوق زده کرد
مامان جون زهره برای شما آش دندونی درست کرد و شما انقدر شیطونی کردی که نذاشتی مامان ازت عکس بگیره عزیزم
دخمل ناز مامان تو این ماه رفتیم شمال و شما توی این سفر هم کلی خوش اخلاق بود و مسافرت کردنو دوست داشت
دخمل گلم تو این ماه رقت آتلیه و کلی اونجا خوش اخلاق بود و با مامانش و بقیه همکاری کرد
به زودی عکسای نازتو برات میذارم