سه ماهگی عسلم
عزیز دلم ،دختر ناز مامان و بابا
انقدر ناز و دوست داشتنی شدی که یک لحظه نمیتونم چشم ازت بردازم ،صبحها با خنده و بازی از خواب بیدار میشی و منتظر میمونی که مامان بیدار بشه و بغلیت کنه ،حسابی مامان و باباتو میشناسی و همش دوست داری که توی بغل مامان باشی و حسابی اطرافتو جستجو کنی ،اسمتو کاملا میشناسی و دستاتو شناختی و میتونی وسایل بازیتو بگیری ، با هم رفتیم خرید و شما حسابی خانم بودی ، معلومه که شما هم عاشق خریدی،ولی از لباس پوشیدن خوشت نمیاد و مامان هیچوقت نمیتونه با لباسای خوشگلت ازت عکس بگیره ،خدارو شکر که زمستون داره تموم میشه ، لباسای ضخیم خوشت نمیاد و مخالف پوشیدنشی ، خلاصه که حسابی شیرین و خوردنی شدی
الهی قربون دختر خوش قدمم بشم که امسال انقدر برف با خودش برامون آورده و با مامان از پشت شیشه برف تماشا میکنه
اینم چند تا عکس از سه ماهگی ماه دخملم