یه عالمه خبرای جدید (هفته 22)

سلام عزیز دل مامان و بابا،خوبی نفسم؟؟الهی قربونت بره مامان که این روزا اینقدر برام دست و پا میزنی،بعضی وقتا فکر میکنم که کاش میشد با هم حرف میزدیم و به مامان میگفتی که حال و اوضاعت تو دل مامان خوبه یا نه؟؟دختر نازم اگه بهت زیاد خوش نمیگذره مامانو ببخش ،با اینکه همه تلاشمو میکنم که بهت خوش بگذره ولی دخمل ماهم شما صبور و مقاوم باش عزیزم

فرشته نازم هفته پیش رفتیم پیش خانم دکتر تا از سلامتیت باخبر بشیم ،و هزار مرتبه شکر نتایج سونوی هفته ٢٠ عالی بود و ضربان اون قلب کوچیکت منظم و عالی بود .

عزیز دلم با مامان جون رفتیم برای شما خرید کردیم و تقریبا همه خریدتو انجام دادیم ،وای که نمیدونی من و مامان جون چقدر برات وسایلای خوشگل و شیک خریدیم ،مبارکت باشه عزیز دلم ،خوش به حالت با این مامان جون و بابا جون مهربونت، پرنسس من هر وقت اتاق نازتو چیدم ،حتما عکساشو برات میذارم

دیگه دارم لحظه شماری میکنم تا بیای توی جمعمون ،البته من که با همه وجودم دارم از بودنت لذت میبرم و حست میکنم ،ولی دوست دارم تا زودتر وقت اومدنت بشه تا همگی با هم از وجود نازنینت لذت ببریم

،بابا علیرضا همش دستش رو دل مامانه و منتظر تکونای شماست ،شما هم تا میتونی برای بابا قر میدی تو دل مامان ،قربون دختر نازم برم که انقدر باباشو دوست داره

 دخمل گلم ،مامان ،یه دختر خاله داره که خیلی خیلی ماه و مهربونه  ،البته همه دختر خاله ها خوبن ،ولی کیمیا جون یه خاله ناز و مهربونه که مامان خیلی خیلی دوسش داره،امروز خاله کیمیا جون اومده بود خونمون که به من و شما سر بزنه ،خیلی خوش گذشت بهمون ،کیمیا جون و عمو محمد زحمت کشیدن و برات یه ساعت و پاپوش هدیه آوردن ،که خیلی خیلی نازه ،عکسشو برات میذارم ماه دخملم،ایشالا زودتر عروسیشون بشه و براش کلی برقصی و ما هم براشون جبران کنیم